ريبا: زن اسطوره ای ولی واقعی


يک تراژدي-کمدي-طنز-فلسفي-اجتماعي که محور موضوعي آن «زن» و «خانواده» آمريکايي و جهاني است.

زن: ريبا محور و قهرمان بي چون و چراي داستان است. شخصيتي مستحکم، تحسين برانگيز و قابل پرستش که بهره هوشي در حد يک نابغه دارد و در عين حال از سوي تمام بينندگان کاملا هضم شده و قابل درک است. هيچ ژانگولک بازي و کار عجيب و غريبي انجام نمي دهد و در عين حال از تمام قهرمانان زن هاليوودي که بروس لي را در جيب چپ و رامبو را در جيب راستشان مي گذارند قابل پرستش و ستودني تر است زيرا ريبا واقعا يک «زن قهرمان» و يک «قهرمان زن» است. خداوندگار درک، مديريت، عقل، صبر و عاطفه. با وجود تمام خصوصيات برجسته اش از لحاظ ملاک هاي کمي اجتماع موفق نيست: شغل ثابتي ندارد بر روي تحصيلاتش اصلا در تمام داستان تاکيد نمي شود و در بدترين سن ممکن از سوي همسرش با خيانت و ترک روبرو مي شود در حالي که مسئوليت سه فرزند يک نوه و يک داماد بر روي دوشش سنگيني مي کند. در عين حال بمب روحيه، سمبل مديريت و کوه صبر است. اجتماع و محيط اطرافش ظلم فراواني نسبت به او رواداشته، فرصتهاي بي شماري را که نسبت به شخصيت و استعدادهايش، استحقاقشان را داشته، در اختيار او قرار نداده و ظلمهايي که حقش نبودند به او روا داشته اما او همچنان يک محور و يک الماس درخشان است. او خوب مي داند که با حرف و فرياد و ادعا نمي شود دنيا را عوض کرد. اگر جايگاه اجتماعي او و همسر سابقش را روي کاغذ بنويسيم همسرش فرسنگ ها در موقعيت بالاتري از ديد عموم قرار دارد: يک دندانپزشک خوش تيپ، خوش اندام و موفق در مقابل يک زن خانه دار ميانسال با سه فرزند. اما همانقدر که بيننده او و شخصيت و استعدادهايش را تحسين مي کند، همسر سابقش را تمسخر و طرد مي کن زيرا سمبل يک مرد موفق است به خاطر فرصت هايي  که استحقاقشان را نداشته. ديالوگ هايي که بين اين دو رد و بدل مي شود کاملا نشان از آن دارد که ريبا از لحاظ هوش، استعداد و بلوغ فکري و اجتماعي چند طبقه بالاتر است و … .

خانواده: ساختار يک خانواده چگونه مي تواند در برابر ضرباتي که بر پيکره اش وارد مي شود مقاومت کند؟ پيام هاي روانشناختي و تربيتي به شکلي کاملا ماهرانه و جذاب منتقل مي شوند. پيام هاي خيلي مهم و کليدي در مورد تربيت فرزند و کنش هاي بين زوجها و اعضاي خانواده در قالب ديالوگ ها و کنش هايي که ميان کاراکترهاي مختلف داستان رد وبدل مي شوند به بيننده منتقل مي شوند. فرهنگ زندگي در کنار يکديگر و تحمل تفاوتها، فراموشي گذشته و نگاه به آينده، تحمل آنچه دوست نداريم، تاکيد بر آنچه دوست داريم، تساهل و تسامح، درک يکديگر، احترام به عقايد، شخصيت و علايق يکديگر، روشن فکري و روشن بيني و اميد به آينده و … چيزهايي که يک خانواده ايراني واقعا به آنها نياز دارد.

بیان دیدگاه